پیشاپیش سال جدید رو تبریک میگم.
امیوارم سال 95 براتون سالی سرشار از خوشی در کنار خانواده هاتون باشه
پیشاپیش سال جدید رو تبریک میگم.
امیوارم سال 95 براتون سالی سرشار از خوشی در کنار خانواده هاتون باشه
تیر نگاه تو دلم سینه سپر کرد
تیر آمد و از سپر و سینه گذر کرد
چشم تو زیبایی خود شیفته تر کرد
همچون گلی نرگس که درآیینه نظر کرد
با عشق بگو سر به سر دل نگذارد
طفلی دلکم را غم دست به سر کرد
گفتیم دمی با غم تو راز نهانی
عالم همه را شور و شر اشک خبر کرد
سوز جگرم سوخته دامان دلم را
آهی که کشیدم در آیینه اثر کرد
یک لحظه شدم از دل خود غافل و ناگاه
چون رود به دریا زد و چون موج خطر کرد
بی صبر و شکیبیم که همه صبر و شکیبیم
همراه عزیزان سفر کرده، سفر کرد
باید به میانجی گری یک سر مویت
فکری به پریشانی احوال بشر کرد
دستی به کرم به شانه ی ما نزدی
بالی به هوای خانه ی ما نزدی
دیریست دلم چشم به راهت دارد
ای عشق ، سری به خانه ی ما نزدی
اگر سنگ.......سنگ.......
اگر آدمی آدم است
اگر هر کسی جز خودش نیست
اگر این همه آشکارا بدیهی است
چرا هر شب و روز...هر بار
به ناچار
هزاران دلیل و سند لازم است
که ثابت کنند
تو تویی؟
هزاران دلیل و سند.......
با این همه اما
با این همه تقصیر من نبود
که
با این همه امید قبولی
در امتحان ساده ی تو رد شدم
اصلا نه تو......نه من!!
تقصیر هیچ کس نبود
از خوبی تو بود
که
من بد شدم!!!
من از عهد آدم تورا دوست دارم
من از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شب ها من وآسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم: تو را دوست دارم
نه خطی! نه خالی! نه خواب و خیالی!
من ای حس مبهم تو را دوست دارم
سلامی صمیمی تر از غم ندیدم
به اندازه ی غم تو را دوست دارم
بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم
جهان یک دهان شد هم آواز با ما:
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم
حرفهای ما هنوز نا تمام
تا نگاه می کنی
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظهء عزیمت تو ناگزیر می شود
آی
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر می شود
.
راستی
آیا کودکان کربلا
تنها تکلیفشان
مشق: (بابا آب)
(بابا آب) بود؟
همه حرف دلم با تو همین است که دوست...
چه کنم؟...حرف دلم را بزنم یا نزنم؟.....
گفنه بودم که به دریا نزنم دل اما....
کو دلی تاکه به دریا بزنم یا نزنم.....
خدا روستا را
بشر شهر را
ولی شاعران آرمانشهر را آفریدند
که در خواب هم خواب آن را ندیدند....
در کتاب چهار فصل زندگی
صفحه ها پست سر هم میروند
هر یک از این صفحه ها، یک لحظه اند
لحظه ا با شادی و غم میروند...
گریه دل را آبیاری میکند
خنده یعنی اینکه دل ها زنده است
زندگی، ترکیب شادی با غم است
دوست میدارم من این پیوند را
گرچه میگویند:شادی بهتر است
دوست میدارم گریه با لبخند را
تعداد صفحات : 2